sən mənim sən mən də sənin ***azerbaycan

sport

araz
sən mənim sən mən də sənin ***azerbaycan sport

شما هم بي خيالش شويد!

شما هم بي خيالش شويد!

 

روزي روزگاري افتخاري بود براي همه آزربايجاني‌ها. چه در اوج و چه در قعر، هميشه از پشتيباني قاطع همه تركها برخوردار بود، تا اينكه تيراختور دوباره آمد و همه جا را زير و كرد و مشخص كرد تولد در يكي از شهرهاي آزربايجان به تنهايي كافي نيست. زياد هم اهمييتي نداشت كجايي باشي؛ كافي بود همچون يك بازيكن اهل كرانه فرات و يا آمازون براي تيراختور گلي مي‌زدي و ميليونها طرفدار آن را شاد مي‌كردي. احترام ظاهري هم به آنان كافي نبود و البته در ميدانهاي سخت هم بايد دفاع مي‌كردي. اينجا هم نيازي جرياني را كه در اين دو سال همه مي دانند بگوييم كه چه شد آنچه كه نبايد مي‌شد. چند ماهي بود كه ديگر فكرش را هم نمي‌كرديم تا اينكه تاريخ مصرفش براي دشمنان تيراختور هم تمام شد و اسمش مايه تفريح و تفرج در استاديومها! و يك دلقك هم در فراقش هم چه صفتي كه به او نداد! شايد اگر چند سال قبل بود شايد اين دلقك مثل همان كاريكاتوريست تا كانادا متواري مي شد ولي كسي با او كاري نداشت. ولي با همه اين اوصاف نشريه‌ فوتباليسيت‌ها دلش به حال او سوخت و با محكوم كردن اهانتهاي دلقك تازه به دوران رسيده، عنوان كرد كه اختلافات خانوادگي است و نبايد به دست لوده‌ها اجازه فرصت طلبي داد تا به افتخار گذشته آزربايجان توهين كنند.

 

البته مشخص است نشريه مذكور هم مثل اكثر آزربايجاني جماعت كينه‌جو نيست. ولي گويا اين بار فرق مي كند. دو هفته قبل راه‌آهن كه در تبريز با بلديه بازي داشت، بازهم مشخص شد در اين قضيه، تماشاگران آزربايجاني در اين قضيه خيال كوتاه آمدن ندارند و اصل او را آزربايجاني نمي دانند و او هر بار عداوت و كينه خود را نشان مي‌دهد و او است كه هيچگاه، حتي موقعي كه در يك تيم بي نام و نشان و بي طرفدار حضور دارد، نمي‌خواهد از تكبرش دست برداشته و اظهار ندامت كند. و جاي تعجب است چرا وقتي رفتار تماشاگران فهيم تبريزي منطقي و از روي دليل است، فوتباليست‌ها چرا احساسي عمل مي‌كند!؟ واقعيت اين است كه  تيراختور در موقعيت خطيري چون كورس قهرماني و راهيابي به آسياست، و به مراتب بدتر از گذشته در معرض انواع و اقسام هجمه‌هاي رسانه‌اي و غير رسانه‌اي است، و به بيان ديگر اصل فرصت اين نيست كه به فلان دلقك حمله كنيم كه چرا به فلاني كه توهين كرده‌اي؟! او وقتي خود را از خانواده‌ ديگري مي داند چه اصراري است كه اختلاف پيش آمده را خانوادگي ناميد؟ اصلا بيزه نه؟!

 

يقينا هر كسي به ميل خود مي تواند يك هويت جديد براي خود تعريف كند؛ ولي طرفداران تيراختور كه دليل طرفداري از تيمشان هم در همين هويت خلاصه مي‌شود، چرا بايد از چنين شخصي دفاع كنند؟ شايد كساني بگويند در ميادين فوتبال به دليل اهميت برد و باخت، و هياهوي سكوها، برخي به دليل عصبي شدن، نمي‌دانند چه بگويند و چگونه رفتار كنند، و نهايتا همين‌ها هم مورد سوء تفاهم‌ مي‌شود. و با اينكه موضع‌گيري‌هاي كينه توزانه فرد مورد نظر تكراري است و بارها اثبات شده، وي در در مصاحبات خارج از جو استاديوم به طور تلويحي سعي مي كند كه نشان دهد بي خيال يك موضوع مهم دنياي فوتبال است.

قسمتي از يك مصاحبه منتشر شده در روزنامه تهران امروز(23 شهريور 1390) را بخوانيد:

 

خبرنگار روزنامه تهران امروز:

با توجه به اينكه راه‌آهن بر خلاف استقلال و پرسپوليس از نعمت تماشاگر بي‌بهره است تا چه حد به محقق شدن ايده‌هايي كه مطرح مي‌كنيد اميدوارهستيد؟

دايي(سرمربي فعلي راه‌آهن):

مردم كه هميشه به من لطف داشته‌اند اما اگر در آينده بهتر كار كنيم و فوتبال تماشاگر پسندانه‌اي ارائه كنيم، كساني كه دنبال فوتبال زيبا هستند از ما استقبال مي‌كنند. متاسفانه در مملكت ما همه فوتبالي‌ها از وقتي به دنيا آمده‌اند يا آبي بوده‌اند يا قرمز و هنوز هم اين مشكل را داريم. در فوتبال اروپا شما هيچ وقت نمي‌بينيد كه مثلا شهروند ناپل برود تيم ديگري را تشويق كند يا در بارسلون طرفدار رئال مادريد پيدا نمي‌كنيد، اما در شهرهاي ايران، نصف بيشتر سكوها در اشغال هواداران استقلال و پرسپوليس است. دليلش هم اين است كه ما از اول روي باشگاهها درست فكر نكرديم و از قديم دو باشگاه بوده‌اند كه در فوتبال ايران حرف اول و آخر را مي‌زده‌اند. البته چند تيم ليگ برتري به ويژه دو تيم اصفهاني[!] تعدادي هوادار جذب كرده‌اند اما تعداد تماشاگران اين تيم‌ها باز هم كم است. ما يك پروسه بلند مدت را داريم كه بتوانيم تماشاگر جذب كنيم و من مطمئنم كه باشگاه راه‌آهن در اين راه موفق خواهد شد و با نگاهي كه مالكان باشگاه به فوتبال دارند پيگير چنين مسئله‌اي هستند و در آينده حتما به خيلي از هدف‌هايمان كه يكي از آنها ارائه بازي زيبا و جذب تماشاگر است خواهيم رسيد.

 

بله! همان كسي كه روزي مي گفت: "آزربايجاني‌ها بايد در نظر داشته باشند كه تراكتورسازي فقط در آذربايجان طرفدار دارد ولي استقلال و پرسپوليس همه جا"، بعد به خاطر تشويق شدن شخص شخيص‌اش در تبريز گفت: "كاش ان ايل جاوان اولايديم و يوز مين عاشيق هوادار قاباغيندا اوينايايديم"؛ و بعد هم پس از هو شدن به خاطر سكوت در مقابل اهانتهاي طرفداران پيروزي به همزبانانش ادعا كرد :"اينجا در تبريز اصلا به خاطر فوتبال نميان و ..."، به خاطر اينكه عذرش را در پيروزي خواسته‌اند، و حالا به خاطر منافعش در راه‌آهن كه عضو هيأت مديره‌آن هم شده، مي گويد مشكل اين است كه در ايران چرا بايد همه سرخابي باشند و در فوتبال اروپا امكان ندارد يكي اهل بارسلونا باشد و رئال را تشويق كند! و در حالي كه كاملا هم مي‌داند  تيراختور آزربايجان در اين مورد حتي فراتر از بارسلون عمل كرده و در تهران هم روي دست سرخابي‌ها زده و نصف استاديوم آزادي را پر مي كند، از روي عمد پديده تيراختور را فراموش كرده، و به ويژه(!) از دو تيم اصفهاني نام مي برد كه تا حدودي در جذب تماشاچي موفق‌ عمل كرده و بعد از دو تيم تهراني قرار مي‌گيرند.

 

در پايان دوباره بايد خاطر نشان كرد، او هربار اقرار و اصرار مي‌كند كه هويت جديدي براي خود تعريف كرده، ولو اگر در قالب هويتي‌ جديدش به خاطر هويتي‌ كه قبلا داشته مورد تحقير واقع شود! اين ديگر وظيفه ما نيست به خود زحمت داده و به دفاع از او بپردازيم. هر فرد عاقل و مستعد ديگري به سادگي مي تواند چنين تحقيرهايي را كه به صورت آشكار و گسترده انعكاس مي‌يابند، همچون يك آينه عبرت ببيند. حمايت از اشخاصي كه تعصبي به ‌هويت خود ندارند، در تضاد با فلسفه هواداري از تيراختور است. ما را به خير، و او را به سلامت و موفقيت. لوطفن اؤتورون اؤز باشينا قالسين.

 

آزربايجانين بؤيوك خالق شاعيري، سئيد محمدحوسئين شهريارين وفاتي‌نين ايل‌ دؤنومونو باش ساغليغي دئييرم

 

ياشاسين آزربايجان، ياشاسين تيراختور

 

آيدين كسائي


موضوعات مرتبط: <~CategoryName~> (<~BolumCount~>)

برچسب‌ها: <-TagName->


تاريخ : چهارشنبه 2 آذر 1390 | 01:03 | نویسنده : araz | 0باخیش

لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
|        


.: Weblog Themes By SlideTheme :.